خبرهای کانادا

آیا حادثه مرگبار نروژ، در کانادا نیز روی می دهد؟

multicultural1

multicultural1
ایرانتو: برغم رشد تفکرات تنفر آمیز و نژادپرستانه علیه پذیرش مهاجر در برخی لایحه های اجتماعی کانادا، بنظر می رسد سابقه دراز مدت حیات جامعه چندفرهنگی در این کشور، مانع بروز حوادثی نظیر آنچه که در نروژ روی داد، بشود.

خبرگزاری کانادین پرس، در تحلیلی، به بررسی دیدگاه های موجود درباره تبعات پنهان و آشکار زندگی افراد وابسته به فرهنگ ها و نژادهای گوناگون، در یک جامعه پرداخته است.

multicultural2خانم “باربارا پری” ، رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه انستیتو تکنولوژی انتاریو، در عین حال، با یادآوری مقاومت های موجود در زمینه تغییر بافت جمعیتی و فرهنگی کانادا، اعتماد بیش از حد به وضعیت موجود را نادرست خوانده است. وی به مواردی در کبک و غرب کشور اشاره می کند که تشابه عجیبی با اروپا و بویژه کشورهای اسکاندیناوی دارد.

خانم پری معتقد است:” میزان مخالفت با جامعه چندفرهنگی، بیشتر از پذیرش آن است.بطور کلی چنین امری در سطح جهان، به ندرت مورد استقبال قرار می گیرد.”

برخی از کارشناسان وضعیت محکم چندفرهنگی کانادا را سپر بزرگی در مقابل حرکت های جنایتکارانه نظیر قتل عام اخیر در نروژ می دانند. کاری که به گفته پلیس نروژ، توسط فردی انجام شده که دارای تفکرات راستگرایانه افراطی و بنیادگرایی مسیحی بوده است. در جریان انفجار بمب و تیراندازی بسوی جوانان در یک اردوگاه، ۷۶ تن کشته شدند.

multicultural3“ساشا جورج”، رییس دانشکده جامعه شناسی دانشگاه رایرسون می گوید:”کانادا می تواند یک منطقه کاملا منحصر بفرد همانند بهست در جهان باشد. چرا که مردم ، اهمیت مهاجرت به این کشور را بخوبی درک کرده اند”.

درست چند ساعت قبل از حملات نروژ، عامل آن، حدود ۱،۵۰۰ صفحه، حاوی مانیفیست فکری خود را در اینترنت منتشر کرده بود.ظاهرا، وی از سال ها قبل، در اندیشه تأسیس و هدایت یک گروه کوچکی بوده تا بوسیله آن کنترل نظامی و سیاسی اروپا را بدست بگیرند تا بزعم خود، آن را از خطر “مارکسیسم فرهنگی” و ” اسلامیزه شدن” نجات بخشند.

خانم پری می افزاید:” در کانادا، یک عزم جمعی و رسمی برای چندفرهنگی بودن وجود دارد اما همین کشور، از یک سابقه طولانی از حرکت های نژاد پرستانه نیز رنج می برد. کشور ما ، توسط سه فرهنگ متمایز از هم ، بنیان نهاده شده ، پس طبیعیست که در طول زمان، شاهد اختلاف ها و نزاع هایی بین آنها باشیم.”

همینطور از دهه ۶۰ به این سو، ما شاهد تغییرات وسیع در سیمای مهاجران به کانادا هستیم. در مقایسه با بیشتر کشورهای اروپایی، بویژه کشورهای اسکاندیناوی، سمت گیری مهاجران جدید کانادایی در دهه های ۸۰ و ۹۰، بسوی کشورهای اسلامی بوده است.

این امر، دو انگیزه، “ضد مهاجرتی” و “ضد اسلامی” آنها را همزمان پوشش می دهد.
فرقی که در اینجا وجود دارد، این است که ما فرصت زیادی برای یاد گرفتن از آن رویدادها داشته ایم. نروژ جدیدترین نمونه از این بازی بحساب می آید. بنابراین عکس العمل موجود نیز شدیدتر بوده است.”

رییس جمهور فرانسه، نخست وزیر انگلیس و صدر اعظم آلمان، جامعه چندفرهنگی را بخاطر آنچه که رشد محلی “تروریسم اسلامی” یاد می کنند،  پدیده ای شکست خورده ارزیابی کرده اند.

صاحب نظران عقیده دارند، برغم پیشینه سیاست های چندفرهنگی در کانادا، اتفاقا تهدیدات موجود با توجه به رشد گروه های تندرو در اینترنت و اجتماع، باید جدی گرفته شود.

“مایکل جونیو – کاتسویا”، از مأموران سابق امنیتی کانادا که قبلا گروه های افراطی را رصد می کرد، می گوید:” در حال حاضر، دست کم ۱۰ تا ۲۰ گروه در کانادا وجود دارند که ما آنها را ” افراط گرایان سفید پوست” یا نئو نازی می نامیم. پلیس به طور مرتب، سرگرم کنترل وب سایت ، بلاگ و شبکه های اجتماعی برای یافتن نشانه های خطرناک است.”

وی می افزاید:” تاکنون ما حرکت قابل توجهی نظیر آنچه که منجر به حادثه نروژ شد نیافته ایم. ما فعالیت گروه های مذکور را کنترل می کنیم چون بر اساس تفکرات شخصی افراد پایه گذاری شده اند.”

در سال ۲۰۰۹، حدود ۴۰۰ فعال ضد نژاد پرستی ، با ۵۰ عضو گرو های نئونازی سپاه آریا، در جریان فستیوال روز جهانی نژاد سفید در کلگری درگیر شدند.

multicultural5

خانم پری که خود متخصص در امور جرائم ناشی از تنفر اجتماعی است، می فزاید، هم اکنون نگرانی هایی در مورد تأثیر حادثه نروژ بر روی گروه ها و افرادی با تفکرات مشابه در کانادا وجود دارد. چرا که ما معتقدیم، راست گرایان افراطی کانادا با کشورهای اسکاندیناوی مرتبط هستند.

وی اضافه می کند:” نشانه هایی در مورد گرایش به تفکرات راست گرایانه در بخش های سیاسی کشور نیز مشاهده می شود، نظیر سختگیریهای جدید در پذیرش پناهندگان، بحث های تنفرآمیز درباره قانون شریعت در انتاریو و مقابله با پوشش برقع در کبک، که می تواند به عنوان عوامل پنهان مخالفت با جذب مهاجران و فرهنگ آنها در جامعه تلقی گردد.”

خانم پری با اشاره به اعلام اخیر دولت ، مبنی بر مقابله با روش های غیرقانونی اخذ شهروندی کانادا و اخراج صدها تن از کسانی که به این شیوه عمل کرده اند، گفت:” ما هم اکنون گرایش ها به سمت راستگرایی را نه در فعالیت گروه های افراطی، بلکه کم و بیش در عملکرد دولت کانادا مشاهده می کنیم. ما صحبت های زیادی درباره بستن مرزها و تحول در سیستم پناهندگی می شنویم. چنین اموری می تواند منعکس کننده افکار عمومی باشد، بوِیژه کسانی که همواره منافع جامعه چند فرهنگی را زیر سوال می برند. “

اما دیدگاه ساشا جورج و بقیه کمی مثبت تر است. آنان معتقدند تجربه چندفرهنگی کانادا، آن را در مقابل حرکت های خطرناک و افراطی حفظ می کند.

خانم جورج می گوید، در طول سال های گذشته، دولت تلاش کرده است ، اهمیت جذب مهاجر و افراد متخصص را در رشد و شکوفایی بازار کار و اقتصاد کشور تشریح کند.

وی بوِیژه به نقش مهاجران در رونق بازار مسکن اشاره می کند و به عنوان مثال، سرمایه گذاری آنان را تنها عامل زنده نگاه داشتن بازار مسکن تورنتوی بزرگ ارزیابی می کند.

وی می افزاید:” دولت همواره این اندیشه را ترویج می کند که، با اینکه ما متفاوت هستیم، اما برای ساختن جامعه ای که بسیار از ما بزرگتر است، در کنار هم هستیم.”

multicultural4گروه های اسلامی نیز از رشد حرکت ها و اندیشه های ضد اسلامی در کانادا بویژه پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ یا سوزاندن قرآن در فلوریدا در سال جاری و بالاخره حملات نروژ، ابراز نگرانی می کنند.

” احسان قردی” دبیر اجرایی کانسیل کانادایی در شورای روابط اسلامی آمریکا می گوید :” اکثر جمعیت کانادا می دانند و می فهمند که مسلمانان این کشور جامعه ای مثبت و فعال در امور اجتماعی هستند و احترام به فرهنگ های یک دیگر، آنان را به کمک به دیگران و ساختن جامعه سالم و آرام، تشویق می کند.”

وی می افزاید:” شاید شیوه پوشش و خوراک ما متفاوت باشد، اما در انتهای روز همه ما دارای یک تفکر و نگرانی مشترک درباره کشورمان هستیم، اقتصاد ، آینده کودکان، پرداخت مالیات و پس انداز برای دوران بازنشستگی.”

شورای روابط اسلامی آمریکا، معتقد به آزادی بیان در کاناداست. حتی برای اشخاصی چون ” گیرت وابلدرز” از نمایندگان پارلمان آلمان که در ماه می سخنانی را در اتاوا ایراد کرد. مگر اینکه آنها خط قرمز را رعایت نکرده و مردم را به خشونت علیه گروه های دیگر ترغیب کنند.

آقای قردی به نقش رسانه ها نیز در ایجاد اختلاف ها اشاره کرده و افزود، در ماجرای نروژ، رسانه ها در حرکتی شتاب زده، عوامل حملات را به گروه های افراطی مسلمان نسبت دادند و باعث ایجاد نفرت شدند.

وی گفت:” رسانه ها و سازمان های جدید، باید احتیاط لازم را قبل از هرگونه اظهار نظر درباره رویدادهایی از این دست بعمل آورند. در غیر اینصورت ، به صورت یک عامل تهییجی برای گروه هایی عمل می کنند که شاید منتظر فرصت برای عرض اندام باشند. نظیر آنچه که در ماجرای بمب گذاری اوکلاهاما روی داد. با اینکه مشخص شد ، عامل بمب گذاری مسلمان نبوده، اما اطلاع رسانی نادرست اولیه، تأثیر ناخوشایند خود را علیه جامعه اسلامی برجای گذاشت.”

منبع: ایرانتو

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید