بی بی سی : گاهشمار میلادی اکنون به تقویم معیار و مرجع برای تقریباً همه جهان بدل شده و کشورهایی چون ایران و افغانستان و عربستان سعودی که تقویم خاص خود را دارند همچون استثنا بر اصل شده اند.
با این حال، تقویم خورشیدی ایرانی که در افغانستان نیز رواج و رسمیت دارد، دقیقترین گاهشمار در جهان محسوب میشود و دقت بالای آن و شروع سال نو در لحظه دقیق شروع اعتدال بهاری، حال و هوایی به جشن سال نو ایرانی میدهد که مشابه آن را در جشن سال نو فرهنگها و ملتهای دیگر نمیتوان یافت.
این تقویم در مسیر تحول گاهشماری ایران و در قرن پنجم هجری بود که به دست گروهی از ریاضیدانان و در رأس آنان، عمر خیام به دقت کنونی رسید و به نام تقویم جلالی به ثبت رسید. از آن زمان تاکنون نیز جایگاه دقیقترین گاهشمار جهان را حفظ کرده است.
این ریاضیدانان در واقع کوشیدند گاهشماری باستانی ایران را احیا کنند که پس از اسلام جای خود را به تقویم هجری قمری اعراب داده بود.
در گاهشماری باستانی ایران همواره تلاش بر آن بود که مبدأ سال، آغاز اعتدال بهاری باشد اما اغلب به دلیل نادیده گرفتن یا اشتباه در محاسبه کبیسه به مرور زمان دچار بی نظمی میشدند و پس از مدتی مشخص میشد که آغاز سال جدید منطبق با شروع اعتدال بهاری نیست. اضافه کردن یک ماه در هر ۱۲۰ سال در دوره ای از تاریخ ایران باستان تلاشی بود تا با این کبیسه، نظم مورد نیاز برقرار شود.
در سیر تحول تقویم ایرانی، از جمله ابزارهایی که برای گاهشماری به کار میرفت، بناهایی بود برای رصد و تشخیص وضع خورشید و سیارات و ستارگان ساخته میشد.
سنگ افراشتها
از شناخته شدهترین این بناها در جهان میتوان به استون هنج در جنوب انگلستان اشاره کرد که قدمت آن به دو تا سه هزار سال پیش از میلاد باز میگردد. این بنا که نوعی “سنگ افراشت” محسوب می شود ابزاری برای زاویه سنجی بوده و جهت مشاهده تغییرات خورشید مورد استفاده قرار میگرفت.
بسیاری از باستانشناسان سنگ افراشتها را قدیمیترین رصد خانه های دنیا میدانند. در ایران نیز سنگ افراشتهایی در آذربایجان و دامنه کوه سبلان وجود دارد و با وجود آنکه نظریه ای قطعی در مورد کاربرد آن ابراز نشده اما به نظر میرسد که باید کاربردی مشابه با مجموعههایی مانند “استون هنج” داشته باشد.
درآمریکای مرکزی و جنوبی که خاستگاه تمدن مایاها و اینکاها بوده نیز آثار زیادی از بناهای نجومی کشف شده است. فرم، چیدمان و زاویه استقرار این سنگ افراشتها و سایر بناهای مشابه روی زمین به گونه ای بود که در زمان دقیق وقوع انقلابها (انقلاب زمستانی و تابستانی)، خورشید یا سایر اجرام آسمانی در وضعیتی خاص نسبت به آنها قرار میگرفتند.
ایرانیان از پیشرفتهترین ملل در زمینه نجوم و رصد ستارگان و ثبت تقویم بوده اند. تقویم خورشیدی در ایران قدمتی دیرینه دارد و سال ۳۶۵ روزه به روزگاران پیش از زرتشت باز میگردد. قدرت حکومت مرکزی در دوران هخامنشی زمینه ساز توسعه فعالیت در عرصه ستاره شناسی شد. کاربرد این دانش در دریانوردی موجب پیشرفت بیشتر آن گردید.
از دستاوردهای این دوره محاسبه طول سال و نظام کبیسه کردن سال بوده. طول سال محاسبه شده در این دوره با آنچه امروزه مورد استفاده قرار می گیرد تنها چند دقیقه خطا دارد. در تخت جمشید تخته سنگی به شکل مکعب وجود دارد که روی آن یک دایره و سه خط دیده می شود. این سنگ برای تشخیص آغاز فصول اعتدالی بکار میرفت.
بنای نقش رستم (در استان فارس) از جمله بناهای دوره هخامنشی است که در مورد کاربرد آن نظریه های متفاوتی بیان شده اما یکی از مستدلترین این دیدگاهها کاربرد آن در گاهشماری بوده است. دلایلی وجود دارد که نشان میدهد نقش رستم، زمان سنجی خورشیدی و برای استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول هر سال خورشیدی و انقلابهای تابستانی و زمستانی و اعتدالهای بهاری و پاییزی و سایر رویدادهای مرتبط با سال نگاری مورد استفاده قرار میگرفت.
زاویه چرخش و استقرار این بنا و همچنین ارتفاع و تعداد پلکان آن به گونه ای است که اگر به شکلی غیر از حالت فعلی ساخته می شد هیچیک از محاسبات خورشیدی به وسیله آن ممکن نبود. بررسی این بنا نشان می دهد دانشمندان ایرانی در آن دوران نه تنها به نحوه حرکت خورشید آشنایی کامل داشتند بلکه پدیده هایی مانند خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی را نیز پیش بینی می کردند.
عبادتگاهها و گاهشماری
علاوه بر ساختمانهای حکومتی، برخی بناهای مذهبی نیز بودند که در کنار استفاده آیینی، کار نجومی نیز بصورت محدود در آنها صورت میگرفت. برای مثال میتوان به تعدادی از آتشکدههای زرتشتی اشاره کرد که روی ارتفاعات احداث شده اند. باستانشناسان معتقدند فرم چهارطاقی تعدادی از آتشکده های دوران زرتشتی به دلیل کاربرد تقویمی آنها بوده است.
آتشکده نیاسر نمونه ای از این ابنیه بوده که تا به امروز باقی مانده است. نحوه ساخت آن به شکلی بوده که امتداد پرتوی خورشید در لحظه آغاز هر فصل در راستای اتصال ستونهای مشخصی از آن مشاهده میشود. از نمونههای دیگر چنین آتشکدههایی چهارطاقی جره در اطراف کازرون است.
رصدخانه نیمروز در زابل امروزی را می توان ازکهنترین رصدخانههای دنیای کهن دانست. رصدخانه نیمروز و شهر زابل روی مدار نصف النهار مبداء باستانی واقع شده بودند و دنیای شناخته شده تا آن زمان را به دو بخش مساوی تقسیم میکرد. یعنی هنگامی که ظهر در سرزمین نیمروز یا سیستان امروز فرا می رسید سایر بخشهای دنیا در شرق و غرب آن روزه بوده و به همین دلیل نام نیمروز به آن منطقه اطلاق می شد. بعدها و پس از چندین جابجایی، مداری که شهر گرینویچ انگلستان روی آن واقع شده به عنوان نصف النهار مبدأ در نظر گرفته شد.
تشخیص دقیق فصول و بررسی دامنه آب و هوایی در برنامه ریزی برای کشاورزی امر مهمی محسوب میشود. ایران نیز سرزمینی با تنوع اقلیمی و امکان کشت گونه های متنوعی از گیاهان بوده که در آن کشاورزی رکن اصلی در برنامه ریزی کشور به حساب می آمد. شاید به همین دلیل بود که دانشمندان تقویم نگار در طول تاریخ همواره بخوبی مورد حمایت حکام قرار می گرفتند. دستیابی به دقیق ترین تقویم شکلی از تلاش برای اثبات توسعه یافتگی در علوم و نوعی از پیشرفت در دنیای کهن به حساب می آمد.
مریم ایزدی