مقالات و تحلیل ها

پرسش و پاسخ یک مهاجر تازه وارد

dudas-sq

dudas-sq

سلام دوستان،
دوست خوبم علی اقا از وبلاگ دانش آموزی در راه رسیدن چند تا سوال کردن که بهتر دیدم پاسخش رو بصورت یک پست بگذارم و حاصل اینه که در زیر میبینین

۱-چه عاملی باعث شد به کانادا بیاین و آیا فکر میکردین روزی پا به خاک کشور دیگه ای برای زندگی بگذارین؟

علی جان و دوستان خوبم شاید مهمترین عامل اینده دخترم بود که بتونه زبان دوم یاد بگیره و مدرسه ای بره که به خلاقیت بچه ها و استعدادشون توجه بشه و فقط حفظ کردن و این رقم چیزها نباشه و در ایران استرس زیادی به دانش اموزان وارد میکردند و نوع مقایسه و رقابت منجر به خورد کردن یک عده و بالا بردن یک عده دیگر میشد و سعی در بالا بردن همه دانش اموزان  و کشف استعداد همه دانش اموزان نداشتند در ضمن هر کس که به مدرسه کمک مالی بیشتری می کرد بچه اش و خودش عزیز تر و دارای احترام بیشتری می شدند.
و اما دلیل دیگر کمی ازاد فکر کردن در خصوص همه موارد بود اخه در ایران من احساس میکردم راحت نمیتونم فکر کنم و چیزهایی برای ۳۶ سال برایم غیر قابل تحقیق و دسترس بود برای همین مجبور به قبول خیلی مسایل بودم که الان می تونم راجع بهشون در فضایی بازتر تحقیق و فکر کنم و البته این دلیل نیست که ۳۶ سال به چیزی اشتباه فکر میکردم و مسایل اشتباهی رو قبول داشتم ،نه بعضی مسایل رو ممکنه بعد از تحقیق در خصوص اون مسئله به این نتیجه برسم که  درست بوده ولی از اون به بعد اعتقادم به اون موضوع خیلی قدرتمند تر میشه و دیگه نمیتونه کوه هم اون اعتقادمو تغییر بده و یک جورایی احساس خوبی پیدا میکنم از زندگیم .

دلیل دیگه این بود که همسرم همیشه کنجکاو بود تا زندگی در یک کشور دیگه رو امتحان کنه و اون به خواسته اش رسیده و از همه مهمتر بقول پدر خدا بیامرزم هیچ کس از مهاجرت بدی ندیدو پیغمبر ما اگه به مدینه مهاجرت نمیکرد شاید در گسترش و ابقا اسلام موفق نمیشد .خلاصه ما هم یک کم ماجراجو هستیم و از چیزهای نو لذت میبریم اخه مگه ما چند بار زندگی میکنیم پس بگذار همین یکبار رو واقعا زندگی کنیم اونجوری که دوست داریم .یک چیز خیلی خوب این خارجی ها دارن اینه که در زمان حال زندگی میکنن نه مثل ما ایرانیها در اینده

اینهم از دلایل ما برای مهاجرت  و اما پاسخ اینکه مطمئن بودید میتونین مهاجرت کنین اینه که من مطمئن بودم که اگر بخواهیم میتونیم بیایم اخه افرادی رو در دور و اطرافمون دیدیم مهاجرت کردن که شاید نصف شرایط ما رو نداشتن و خیلی راحت این کار رو کردن البته به کشورهای دیگه نه کانادا و خلاصه با توجه به امتیازمون مطمئن بودم که موفق میشیم و از جهت احساسی اش هم میدونستم میشه دل کند از خیلی چیزها و خیلی سخت بود اما شد .

۲-تصویر ذهنیتون قبل از اومدن به کانادا چی بود و بعد از اون چقدر کانادای واقعی با تصویر از پیش ساختتون تفاوت داشت؟

متاسفانه بزرگترین دلزدگی من همین سوال شماست اخه جسارت نباشه به دوستان ولی افراد کمی هستند که متعادل نویس باشن یعنی نه منفی نویس و نه مثبت نویس .خلاصه ما دیدگاه و سطح انتظارمون از کانادا خیلی بالا بود و می خواستیم با انجام این کار به خیلی چیزها برسیم و خیلی هزینه های روحی و روانی  و اقتصادی و اجتماعی کردیم تا به اینجا رسیدیم ولی الان میبینیم شاید کانادا ارزش اینقدر فدا کردن رو نداشت البته بعضی ها که نیاز به فدا کردن خیلی چیزها رو ندارن خوب حسابشون جداست ولی ما خیلی چیزها رو فدا کردیم و الان میبینم که اشتباه بود .می خوام براتون بگم که زمانی که میخواستیم بیایم فکر میکردیم که کانادا یک برج قشنگ با نمای گرانیت با امکانات عالی داخلش مثلا سونا و جکوزی و …..حالا میتونم بگم کانادا یک  ساختمان کاهگلی است که نمای بیرونی اش را سنگ گرانیت کردن …….

اینجا بدرد کسی میخوره که وضع مالی عالی داره و ماهی ۵ تا ۱۰ میلیون تومان از ایران براش میفرستن در ضمن والدینش به رحمت خدا رفتن و خواهر و برادر زیادی نداره و در ضمن در ایران فردی بوده که بیشتر در خانه وقتش را سپری میکرده است و جایگاه شغلی خاصی نداشته و یکجورایی بیزینس خودش را داشته و بچه هایش حدود ۹ تا ۱۵ ساله هستند و همسرش بسیار هم عقیده و همراهش است و کمی هم حرف شنو و مطیع و در ضمن اهل چشم و هم چشمی هم نباشد و بسیار انسان خونسرد و ارام باشد و حاضر به تحمل کمی سختی باشد و زبان انگلیسی عالی داشته باشد و کمی اتفاقات ناجور تو ایران براش افتاده باشد نه اینکه همه چیز براش عادی باشد و خلاصه از این رقم خصوصیات …..خلاصه این فرد فیت کاناداست هاهاهاها اگه دیدنش سلام ما رو هم بهش برسونین ..

هاهاها شوخی کردم ایرانیهای زیادی رو من اینجا با خصوصیات بالا دیدم و خیلی هم راضی هستند .پس در مجموع تصویر ذهنی من ۱۸۰ درجه متفاوت با تصویر فعلی ان است و خوشحالم که دارم هم جنبه های مثبت و هم منفی کانادا رو در وبلاگم مینویسم و فکر کنم باران جزو معدود افرادی است که تقریبا متعادل و واقع گرایانه در مورد کانادا مطلب مینویسد و بنظر من افرادی که میخواهند تصمیم به مهاجرت بگیرند بهتر است که این سبک وبلاگها رو مطالعه کنن …..البته جسارت به کسی نباشه این ایده شخصی منه …

۳-شاید یکی از سوالات اکثر مهاجران قبل پرواز اینه که چی بیاریم و چی نیارم،به نظر شما با توجه به شرایط متفاوت کانادا با ایران چه وسایلی اوردنش رو توصیه میکنید و چه وسایلی رو به نظرتون لازم نیست.

اینو واقعا از صادقانه میگم خودتونو اذیت نکنین با بارهای سنگین و خاطره بدی از اولین سفرتون در ذهنتون نقش ببنده بنظر من خاطراتتونو بیارین با خودتون مثلا هدیه فلان کس که براتون کلی خاطره داره و دوسش دارین یا فلان تندیس یا لوح تقدیر که در فلان جا گرفتین و کلی براتون بار احساسی داره و اما اینجا اگه پول بیارین بهترین چیزها رو با بهترین کفیت گاهی در حراجی ها ارزانتر از ایران میتونین بخرین.

یکی از دوستان که تازه باهاشون اشنا شدیم یک تلویزیون ال جی ۴۷ اینج ال سی دی خریده در حراج به ۶۴۷ دلار من نمیدونم الان قیمت ها رو در ایران ولی مطمئنم خیلی گرونتره در ایران و انواع ظرف و ظروف عالی و وسایل منزل بسیار شیک با قیمتهای مناسب اینجا وجود داره .شما مثلا یک قالی خوشگل برای خودتون بیارین بد نیست یا اوردن بعضی مواد خوراکی ارزشمند مثل زعفران و زیره و بعضی داروهای گیاهی مثل گاوزبان و خاکشیر و ……..نه مثلا قابلمه و دیگنیچه و اجاق گاز۸ شعله بوتان رو وردارین بیارین هاهاهاها

خلاصه ساده و مفید لباس ور ندارین بیارین که خیلی خنده داره  مثلا ما دستکش گرم اوردیم و روز فستیوال سانتاکلاز که دما فقط ۷ درجه زیر صفر بود باورتون نمیشه بود و نبود دستکشه فرقی نداشت هاهاها

بابا ایران حداکثر دمای ۲ درجه زیر صفر داره اینجا میگن تا منفی ۳۲ درجه داره بقول اینوری ها اوه مای گاد …حالا شما میروید یک کاپیشن میخرید از برک یا هاکوپیان ور میدارین میارین اینجا همون روز اول زمستون یخ می زنین و میگین ای داد بیداد من کلی پول دادم حالا دوباره برم بخرم و خلاصه یک کم مقاومت میکنین و بعد از مدتی که میبینین نمیشه دوام اورد با کلی اکراه و فحش به صاحبان لباس فروشی میروید لباس رو میخرید البته اگه ماشین داشته باشین دیگه از این مشکلات ندارین

سرتونو درد اوردم ….کاری کردم که دیگه کسی از من سوال نپرسه هاهاها

۴-از نظر شما بازار کار کانادا چگونه است؟با توجه به بحران اقتصادی و زمانی که از اون گذشته الان شرایط رو چطور میبینید و به نظرتون کدوم شغل به نسبت بازار بهتری داره؟

بنظر من بازار کار در ایران و پول در اوردن در ایران بسیار راحت تر از کاناداست و کار برای کارفرماها در اینجا نوعی برده داری مدرن است به نظر من

اینجا نمیگذاردن ثانیه ای ازاد باشی به ازای هر ۸ ساعت کار یک نیم ساعت فرصت استراحت و ناهار داری و در ضمن امنیت شغلی اینجا بوق است یعنی هر زمان که کارفرما بخواهد میتواند بیرونت کند البته  مطمئن نیستم چند ساعت ولی فکر کنم اگر۱۲۰۰ ساعت کار کنی بیمه بیکاری حدود ۶ ماه میگیری که البته مبلغ زیاد بالایی نخواهد بود و یک درصدی از اخرین حقوق دریافتی شما خواهد بود

در کل بهترین شغل در اینجا تا انجایی که ما شنیده ایم برای مهندسین و پلیس و پزشکان و ارتش و کارگران شهرداری و بقول اونوری ها کارمندان اتوبوسرانی و مترو و بقول اینوری ها کارمندان تی تی سی و پرستاران میباشد

۵-یکی دیگه از مشکلات انتخاب محل مناسب برای زندگی هست،محلی که به نسبت دارای میزان کم تر خلافکاری،دزدی و غیره باشه…شهر زندگیتون رو چطور میبینین و کدوم مناطق رو امن تر و کدوم مناطق رو پر خطر میبینید؟

همونطور که میدونید منزل ما رو دزد زد و پس از اون ما از پلیس پرسیدیم که جای منزلمون رو عوض کنیم و کجا امن ترین منطقه است فکر میکنم مستند ترین جواب این جواب اقای پلیس بود چون هر ساعت درگیر همین موضوعات بود ایشان گفتند ما هر روز در همه جاهای تورنتو به یک نسبت شاهد دزدی هستیم و داون تاون یانگ فینچ اگلینتون اسکاربرو شپرد لاورنس خلاصه نمیشه گفت کجا امن تره ولی یک جواب نهایی اپارتمان امن تر از منزله و مقایسه بین رنتال و کاندو حتما کاندو امن تره چون سکیوریتی داره البته تفاوت اجاره اش هم بد نیست مثلا شما میتونید یک یک خوابه بزرگ رنتال رو حدود ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ اجاره کنین ولی یک خوابه کوچیک  کاندو رو ۱۳۰۰ تا ۱۸۰۰ دلار پس به پول بستگی داره البته مناطق غربی و همینطور داون تاون و اسکاربرو امن نیست ۴ روز قبل در داون تاون در خیابان ویلینگتون یک نفر تیراندازی کرده بود چون من همون موقع می خواستم برم تو اون خیابون و راهشو پلیس بسته بود خلاصه نمیشه مطلق نظر داد من منطقه بین استیلز و فینچ رو طرف شرقش رو دوست دارم 

۶-کانادا هم مثل تمام کشورها میزان کم و زیاد داره،بهتر بگم برای خرید یکسری مراکز بیشتر و یکسری کم تر در محدوده زندگیتون کدوم فروشگاه ها رو برای خرید خوراک پوشاک و غیره پیشنهاد میکنین یا کدوم حراجی ها رو بهتر میبینین؟

اگر یخچال فریزر بزرگ دارین قطعا کاسکو خیلی ارزونتر از همه جاست و خیلی فروشگاهها میان عمده از کاسکو میخرن و در مغازه هاشون به مردم میفروشن و یک نوع کارت رجیستر بیزینس هم داره و خیلی از مواد غذایی ها و رستورانها خریدشون از کاسکو است ولی عیبش اینه که میزان همه چی زیاده مثلا همه چی باکس بزرگ و گوشت و میوه هم مقدارش برای ۶ نفر خوبه نه خانواده های ۲ نفره و اما فروشگاه بعدی که مواد غذایی است فقط و ارزانتر از همه جاست نوفریلز و بیسیکز فود است که تقریبا یک رنج قیمتی است و بعد اونها هم وال مارت که البته همه چی داره .برای خورده ریزه بهترین جا دالاراماست که بنظر من هر چی که میخواهید بخرید اول بروید دالاراما و دلار ستور اگر نداشت بعد بروید فروشگاههای دیگر فقط عیب دالاراما اینه که پالیسی ریفوند یا همون مرجوعی جنس رو قبول نداره بر خلاف تمام فروشگاههای  کانادا

و اما وسایل خونه، برک حراجی هاش ارزونه و ایکیا هم استایلش عالیه و قیمتهاش هم متوسطه -برای وسایل خانه هومسنز گرونترینه و لی خیلی تنوع و زیبایی داره و اما برای لوازم و تحریر و اداری هم استیپلز قیمتهاش مناسبه

برای الکترونیک من بست بای رو پیشنهاد میکنم
و اما از همه اینها که بگذریم اگر بتونین خیابان اسپاداینا و تقاطع کویین رو رو به شمال برین بهش میگن چاینا تاون که هر چی بگین توش ارزونه ولی خوب یک کم برای ما دوره و به هزینه کردنش نمی ارزه این همه راه رو بریم

در ضمن در تقاطع لاورنس و ویکتوریا پارک یک فروشگاه عرب است به اسم رامی که خیلی چیزهای خوراکی ارزان و مطابق میل ما ایرانیها داره و مارکهای مهرام و یک  ویک هم اونجا میتونین پیدا کنین و اما من از فروشگاه ایرانیها فقط نان میخرم چون بنظر من بی اندازه گرون میدن و خیلی از ایرانیها بدلیل مشکل زبان و ذائقه مجبورن از اینها خرید کنن و برای همین اونها هم رحم نمیکننن و یک نموره می ندازن به ملت شریف ….جالبه ما به بعد جغرافیایی کاری نداریم اینور هم که باشیم دلمون رئوف نمیشه و هوای هموطن ها رو نداریم چرا ؟ نمیدونم..

البته یک ور قضیه هم اینه که این فروشگاهها تهیه جنسشون بعضی چیزها از ایرانه و شاید برای همین گرون میشه نمیدونم بالاخره ادم نباید یکطرفه به قاضی بره .من نظر خودم رو میدم و ما از اون فروشگاهها خرید نمیکنیم و فقط نان میخریم از این فروشگاهها

در خصوص لوازم فنی و پیچ . ابزار هم هوم هاردویر مناسبه البته کاندین تایر هم بد نیست

در خصوص لباس که بی اندازه تنوع زیاده ولی برای لباس گرم و کفش خوب زمستانی پول کم ندید و بفکر ارزان نباشید چون اون دیگه اینجا شوخی بردار نیست ما خودمون مارک کلمبیا رو می خریم و کاملا راضی هستیم و حرفه ای است البته یک کم گرونه ولی خوبه جنسش

۷-زبان!واقعیتش اینه که ایجا اکثرا میگن اونور بریم یاد میگیریم و محیط رومون اثر میگذاره هر چند بشخصه چنین چیزی رو قبول ندارم ولی شما چطور در جامعه کانادا چقدر زبان مهمه و چقدر در پیدا کردن کار و روابط و غیره تاثیر داره؟

زبان حرف اول رو میزنه و فرق تمام ادمهای موفق در کانادا با ادمهای شکست خورده در همین دانستن زبان و ندانستن اونه
البته اینجا کلاسهای زبان بی اندازه حرفه ای و سبک جالب و جدیدی داره و در ضمن شما مجبوری به هر طریقی که هست گلیم خودتو از اب بکشی ولی زبان را باید در ایران فول کرد و اومد اینجا، به امید اینجا نباشین که ندونستن زبان میشه یکی از دردسرهاتون ۸-باید قبول کرد که فرهنگ دو کشور با هم بسیار متفاوته بنظرتون کدوم عوامل محیطی در اونجا خانواده های ایرانی رو تحدید میکنه و مهاجران بخصوص افراد متاهل چه راهکاری رو باید پیش بگیرن تا تغییر فرهنگ مختلف باعث نشه کانون گرم خانواده بهم بریزه؟

من اصلا قبول ندارم که بخاطر تغییر فرهنگ کانون خانواده ها از هم میپاشه حرفی که خیلی رایجه اینجا بنظر من افرادی که خانواده شون از هم می پاشه تو ایران هم اگر بودند همین اتفاق براشون می افتاد و نمیتونم زیاد عامل مهاجرت به کانادا رو عامل بدونم شیره و سرشته ادمها مهمه ،ممکنه خیلی ها با حجاب کامل خیلی بیشتر مشکل داشته باشن در کانادا تا افراد بی حجاب مهم اعتقاد ذاتی افراد به بنیان خانواده است و پایداری فکری و اعتقادی قوی به کانون خانواده مهمه حالا هر جای دنیا  می خواهد باشد .

۸-رضا خودت یه سوال بنویس.

و اما سوال خودم اینه چه چیز کانادا خیلی خاص و منحصر به فرده ؟؟؟
بنظر من تحصیلات و نحوه تحصیلی و اموزشی
ارزش گذاری برای بچه ها و خانمها و حیوانات
سیستم فکری افراد که در حال زندگی میکنند نه در اینده
سیستم رانندگی و احترام به عابر پیاده به معنی واقعی
واحد پول جالب و با ارزشی که شما مثلا با یک ۲۰ دلاری در شهر هیچوقت نمیمونی ولی در ایران شما با ۱۰ هزار تومان اگر در تهران جایی گیر کنی نمیتونی کاری کنی در ضمن ۱۰۰۰۰ تومان چقدر پول میشه اینجا یک برگ کاغذ کوچک
ساختمان سازی و زیبا سازی شهر و نحوه نظافت شهری و اپارتمانی
ارزش گذاری به محیط زیست به معنای وحشتناک خودش خیلی براشون مهمه
سعی در شاد بودن و گذاشتن امکانات شادی
فستیوالهای مجانی و بسیار زیبا
انواع و اقسام فست فود و کافی شاپ
سیستم منظم و گسترده حمل و نقل البته کمی فرسوده است
ازادی به معنی واقعی ( این نکته رو تا تشریف نیاورید نمیتونین درک کنین من چی میگم بی اندازه میزان ازادی رو اینجا میشه فهمید و هر شخصی که یک روز در تورنتو قدم بزنه بلافاصله اینو حس میکنه )البته ازادی تا حدیه که مزاحمت برای کسی ایجاد نکنه
فروشگاههای بسیار جالب و مواد غذایی بسیار ارزان تر از ایران
و چیزهای دیگری که یادم نمیاد

۹-در اختیار شماست،هر طور که میدونید و میخواید با هم وطنانتون که در راه مهاجرت هستن بنویسید به عبارت دیگه هر چه میخواهد دل تنگت بگو!

در یک کلام تحقیق کنین فکر کنین تحقیق کنین فکر کنین تحقیق کنین فکر کنین تحقیق کنین فکر کنین تحقیق کنین فکر کنین تحقیق کنین فکر کنین و اخرش تصمیم بگیرین و پلهای پشت سرتون رو خراب نکنین تصویر غیر واقعی از کانادا تو ذهنتون نسازید که تا اومدین بخوره تو ذوقتون

من یک تشکر بسیار زیاد از علی اقا (وبلاگ دانش اموزی در راه رسیدن به کانادا )دارم که باعث شد یک پست کاملا کاربردی بوجود بیاد .سوالاتش بسیار عالی و خوب و عمیق بود و برای همین فکر کنم این پست بدرد هموطنام که میخواهند تصمیم بگیرن بخوره. البته بدونین برای همه افراد مهاجرت یک داستان نیست و به تعداد افراد مهاجر داستان وجود داره بقول پرویز پرستویی در فیلم مارمولک  راه های رسیدن به خدا زیاده مهاجرت هم داستانهاش زیاده …هاهاها

در اخر مثل همیشه شعار و ایده ام رو میگم و اون اینه که  دوستون دارم و بهتون فکر میکنم
ارادتمند شما
رضا

نقل از وبلاگ: مهاجرت به کانادا و خاطرات ما سه نفر

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید