مدتها میباشد دوستان از من میخواهند که درباره دانشگاه برایشان بنویسم و البته من دائماً آن را به بعد موکول کردهام.. از اینکه مستقیماً و زودتر به این موضوع نپرداختهام برای خود دلایل قانعکنندهای دارم. البته در لابهلای پرسشها، پاسخهایی دادهام اما هیچ وقت به صورت پستی جامع جمعآوری نشدهاست.
من نیز خودم اطلاعات چندانی از روند پذیرش دانشجو و کم و کیف آن ندارم و فقط صلاحیت اظهار نظر درباره راهی که خود رفتهام را دارم. ابنجا هر دانشگاهی روش پذیرش خود را دارد و تازه از استان به استان نیز نحوه وامدادن و برخورد با دانشجو متفاوت میباشد. من بررسی زیادی درباره استانهای متفاوت نکردهام اما تا حدی درباره دانشگاههای کبک، اونتاریو و بریتیش کلمبیا تحقیق کردهام. ترجیح میدهم درباره دو استان آخری در این پست چیزی ننویسم چون قصد ندارم که کسی با خواندن آن به اشتباه بیافتد.
اما همانگونه که شاید شنیده باشید استان کبک به نوعی بهشت دانشگاهی کانادا میباشد. هنوز قیمتها به اندازه سایر استانها بالا نیست و حتی برای دانشجویان بینالمللی نیز میتواند مقرون به صرفه باشد. اما مشکلاتی نیز وجود دارد، مهمترین مشکلات این است که تعداد دانشگاههای انگلیسی زبان بسیار اندک میباشد و اکثر دانشگاههای این استان فرانسه زبان هستند.
شاید نام دانشگاه لاوال را شنیده باشید! این دانشگاه اولین دانشگاه فرانسه زبان در آمریکای شمالی و قدیمیترین مرکز آموزشی در کانادا میباشد. مرکز آن در کبکسیتی یعنی مرکز استان کبک میباشد.
همانگونه که گفتم اکثر دانشگاهها به زبان فرانسه هستند و خوب انتخاب برای آنها که مایل به ادامه تحصیل به زبان انگلیسی هستند محدود میباشد.
دو دانشگاه بزرگ کانادا یعنی مکگیل و کونکوردیا در مونترال واقع شدهاند که به زبان انگلیسی هستند و تمامی رشتهها در این دو دانشگاه به زبان انگلیسی تدریس میشوند.
رقیب سرسخت این دو دانشگاه دانشگاه مونترال و بخش مهندسی آن یعنی پلیتکنیک میباشد که در دنیا، کانادا و استان کبک از معتبرترینان میباشند. در رنکینگهای جهانی دانشگاه مونترال و مگگیل معمولاً بین ۳۰ دانشگاه برتر دنیا قرار دارند و در کانادا هم دانشگاه مونترال ار نظر بزرگی سوم و از نظر تعداد دانشجو دومین دانشگاه بزرگ میباشد.
دانشگاه کونکوردیا نیز ششمین دانشگاه بزرگ کانادا میباشد که البته از نظر جذب تعداد دانشجویان در مقطع بالاتر از لیسانس رتبه اول را در کانادا دارد. البته ناگفته نماند یکی از دلایلی که رنکینگ این دانشگاه را به نسبت سایر دانشگاهها پایینتر آوردهاست این است که این دانشگاه رشتههای پزشکی و علوم تجربی ندارد و تمرکز آن بر روی دروس مهندسی، پایه و هنر میباشد که البته مدرسه فیلمشناسی معروف کانادا نیز در این دانشگاه قرار دارد. خوب این مقدمهای بر دانشگاههای کبک و البته سه تا از معروفترین آنها بود. دانشگاههای دیگری نیز مانند شربروک و دانشگاه یوکم (UQAM) هم هستند که خوب کمتر به مذاق ایرانیان خوش میآید.
این مذاق را از کجا آوردم؟ خوب همانطور که شاید اکثر دوستان بدانند گوگل امکانی به نام گوگل ترندز دارد که به واسطه آن میتوان فهمید که چه کشورهایی بیشتر در موردهایی خاص سایت گوگل را جستجو کردهاند! مثلاً برای دانشگاه کونکوردیا ایران کشور دوم میباشد و البته بعد از خود کانادا! برای دانشگاه مکگیل سوم، دانشگاه مونترال دوم و شربروک دوم است.
این نشان میدهد که در بین کشورهای دنیا ایرانیان بسیار مشتاقتر به تحصیل در کانادا و مخصوصاً مونترال و این چند دانشگاه هستند. بسیار جای شادمانی دارد وقتی با چنین آماری روبرو میشویم و خوب حتماً میدانید که این ابزار وسیله خوبی برای دولتمردان و همچنین صاحبان و برنامهریزان این دانشگاهها میباشد تا نگاه خود را معطوف ایران و دانشجویان مشتاق کنند. این هم مقدمهای بر میل شما دوستان برای تحصیل در مونترال و دانشگاههایش که به نظرم مرتبط با بحث بنده میبود.
خوب حالا بعد از همه این تفاصیل حتماً مشتاقید که بدانید چگونه میتوان وارد این دنیای علمی شد! نمیتوانم بگویم زیاد سخت است و یا زیاد آسان. اگر دانشجوی بینالمللی هستید و تنها به قصد تحصیل میخواهید وارد شوید داستانتان بسیار متفاوت با ساکنان کانادایی و مهاجران میباشد.
دانشجویان بینالمللی باید پول زیادی خرج کنند و هزینه تحصیل و زندگی در کانادا بالا میباشد. در بعضی شرایط میتوانند از بورسها و کمک تحصیلی استفاده کنند که البته شامل حال همه و همیشه نمیشود. کسانی که پول دارند قاعدتاً هیچ مشکلی هیچوقت نخواهند داشت و همه چیز مهیا میشود. اما برای قشر معمولی من نه میتوانم پیشنهادی بدهم و نه حتی راهنمایی کنم. خودم از دیدگاه یک مهاجر این مسئله را لمس کردهام و نمیتوانم منبعی درست برای دوستان باشم. خود دانید! مشورت کنید، بالا و پایین کنید، امکان سنجی کنید و خلاصه تمام جوانب را برآورد کنید تا مبادا تصمیمی اشتباه بگیرید.
مهاجران میتوانند از شهریه کانادایی استفاده کنند. تازه کبک آنقدر جای خوبی میباشد که نرخ ویژهای برای کبکیها قائل میشود و آنها نصف شهریه یک کانادایی را میپردازند. بله اینجا در کبک سه نرخ برای ثبت نام وجود دارد که البته بنده درباره تمام دانشگاهها مطمئن نیستم اما درباره آنی که خود در آن هستم و آنان که شنیدهام مطمئن هستم و البته به راحتی در سایت هر دانشگاه میتوان یافت.
بدین ترتیب که کاناداییها نصف دانشجویان بینالمللی و دانشجویان کبکی نیز نصف کاناداییها باید بپردازند. اینکه چگونه بر آنها محرز میشود که کسی کانادایی میباشد و یا کبکی در سایت هر دانشگاه مشخص است و البته مستقیماً به وزارت آموزش کبک برمیگردد. من تمامی شرایط را نمیدانم اما مثلاً میدانم یکی از آنها داشتن سیاسکیو میباشد و یا اقامت یکساله در کبک بدون شرکت در هیچ کلاس تمام وقت و غیره!
مهاجران و شهروندان میتوانند از بورس و وام استفاده کنند که قسمت بورس از مزایای دیگر این استان میباشد. تقریباً ۶۵% آنچه دولت بابت هزینه دانشگاه و زندگی به شما میپردازد در قالب بورس میباشد و شما نمیبایست برگردانید. البته این شرایط برای دانشجویان در مقاطع مختلف قدری متفاوت میباشد که من تنها در مقطع فوق لیسانس و دکترا را دیدهام و از مقطع لیسانس بیخبرم. البته میزان وام دریافتی به منظور هزینه زندگی نیز رابطه مستقیم با سطح درآمد شما دارد.
میزان این پول جدا از هزینه شهریه حدود ۷۰% از هزینههای زندگی را نیز پوشش میدهد که البته بستگی مستقیم به سطح زندگی و توقع فرد دارد. شاید عدهای با همین پول بتوانند دو ماه زندگی کنند و گروهی نیز تنها بخش کوچکی از هزینههای خود را بپردازند. به هر حال دولت یک متوسطی را برآورد کردهاست و میپردازد. دولت؟ بله، این را هم بدانید که وام شما توسط دولت و از طریق بانک پرداخت میشود و بانکها مستقیماً نقشی در دادن وام ندارند و این قانونی میباشد که در سالهای اخیر به علت سرباززدن بانکها در پرداخت وام به دلیل عدم وصول در بسیاری از موارد گذاشته شدهاست.
درباره شرایط عمومی و علمی پذیرش باید به سایت هر دانشگاه وارد شوید و شخصاً اطلاعات بگیرید زیرا شرایط بسیار متفاوت میباشد. هر دانشگاه سیاستها و روشهای خود را دارد. مثلاً دانشگاههای فرانسه زبان از شما زبان فرانسه میخواهند و انگلیسی زبان مدرک انگلیسی! معدل لازمه و مدارک اضافه نیز از شروط هر دانشگاه میباشد که حتی رشته به رشته متفاوت است. مثلاً دانشگاه کونکوردیا از مهاجران مدرک زبان نمیخواهد و البته دانشکده مهندسی اینگونه میباشد و مثلاً دانشکده فیلم همین دانشگاه یک مدرک داخلی برای ثبت نام میخواهد و یا دانشکده مدیریت از شما GMAT خواهد خواست. در این مورد باید خودتان آستین بالازده و تحقیق کنید.
نکتهای که مانده است این است که دانشگاههای کانادا مدتی میباشد که تقریباً با یکدیگر مرتبط شدهاند و میشود از دانشگاهی با شرایطی به دانشگاه دیگر رفت و یا تعدادی از دروس را در دانشگاهی دیگر گذراند.
حداقل درباره کبک اینگونه میباشد که مثلاً یک دانشجوی دانشگاه مونترال میتواند تا یک سوم دروس خود را در دانشگاه دیگر مثلاً انگلیسی زبان بگذراند و بلعکس که خوب تا حدی مرهم بر روی درد زبان فرانسه دانشجویان میباشد.
به هر حال در نهایت برای تحصیل در دانشگاه فرانسه زبان باید زبان فرانسه بدانید مگر اینکه در مقطع دکترا باشید و استادتان از شما فرانسه نخواهد که دیگر شانس شما میباشد.
نقل از وبلاگ کامیار مهاجری دیگر